KHATEREYEMAN.BLOGFA.COM
خــآطــره هـــآی یه دختـــر راک بــآزخ آط ره ه آی یه دخت ر راک ب آز - واسه خودمه و هرکی که حس کنم درکم می کنه! خوشت نمیاد مهم نیس!
http://khatereyeman.blogfa.com/
خ آط ره ه آی یه دخت ر راک ب آز - واسه خودمه و هرکی که حس کنم درکم می کنه! خوشت نمیاد مهم نیس!
http://khatereyeman.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.7 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
33
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.703 sec
SCORE
6.2
خــآطــره هـــآی یه دختـــر راک بــآز | khatereyeman.blogfa.com Reviews
https://khatereyeman.blogfa.com
خ آط ره ه آی یه دخت ر راک ب آز - واسه خودمه و هرکی که حس کنم درکم می کنه! خوشت نمیاد مهم نیس!
دل نوشته های من - هر مانعی می تواند یک شانس باشد.
http://www.myposts.blogfa.com/post-13.aspx
دل نوشته های من. هر مانعی می تواند یک شانس باشد. در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این كه عكس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی كرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از كنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می كردندكه این چه شهری است كه نظم ندارد. حاكم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و . با وجود این هیچ كس تخته سنگ را از وسط برنمی داشت . نزدیك غروب، یك روستایی كه پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، نزدیك سنگ شد. دختری از جنس بلور. دست نوشته های من!
دل نوشته های من - از تو گذشتن سخته...
http://www.myposts.blogfa.com/post-16.aspx
دل نوشته های من. از تو گذشتن سخته. از تو گذشتن سخته. با تو نبودن درده. واسه من. زنده بودنم مرگه. بدون تو با عشقت. واسه من. وجود من مال تو. قلب تو هم مال من. عزیزم. رفتن تو مرگ منه. دستای تو تو دستمه. نگو که باید جدا شیم. بدون تو کم میارم. تا پای جون دوست دارم. اگه تو از من جدا شی. امید موندن ندارم. واسه با تو بودن زندگیمو باختم. یه کلبه ای از عشق واسه ی تو ساختم. من. عاشق تو بودم عاشق تو هستم. درای دلمرو روی همه بستم. من. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۸/۱۲/۲۷ساعت 2:56 توسط sepid. دختری از جنس بلور.
دل نوشته های من - برای تو
http://www.myposts.blogfa.com/post-14.aspx
دل نوشته های من. براي تو مي نويسم که بودنت بهار و نبودنت خزاني سرد است. تويي که تصور حضورت سينه بي رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق مي زند. در کوير قلبم از تو براي تو مي نويسم. اي کاش در طلوع چشمان تو زندگي مي کرد. تا مثل باران هر صبح برايت شعري مي سرودم. آن گاه زمان را در گوشه اي جا مي گذاشتم و به شوق تو اشک مي شدم. و بر صورت مه آلودت مي لغزيدم. اي کاش باد بودم و همه عصر را در عبور مي گذراندم. تا شايد جاده اي دور هنوز بوي خوب پيراهنت. را وقتي از آن مي گذشتي در خود داشته باش. که مرهمي شود براي دلتنگي هايم .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
33
خاطره کفش ها
نام من : علی رضا فرزانه. نوشتن رهایی از وابستگی و وابستگی به رهایی است.(ع.ر.ف). خاطره ی کفش ها. توی پیراهنش آب می شد. هر بار که انگشتانش را می شمردیکی کم داشت. شب نزدیک می شد. و او هیچ قصه ای برای خوابیدن نداشت. مگر خاطره ی کفش هایی که هرگز نپوشیده بود. چاپ شده در هیجدهم فروردین ماه هشتاد و چهار در روزنامه شرق). She was melting in her shirt. I was losing her. Whenever she counted her fingers. One was being missed. The night was approaching. She did not have any story for sleeping. سکوت که می کردی.
khatereyekhakestary.blogfa.com
سکوت سرد
خاطراتت ماندنیست حتی اگرقرن ها بگذرد5ماه که جای خود دارد. نوشته شده در شنبه بیست و نهم تیر 1392ساعت 21:18 توسط رها. دلتنگت شده ام باز ای دوست. نوشته شده در چهارشنبه یازدهم اردیبهشت 1392ساعت 23:27 توسط رها. نیمکت باهم بودنمان تنهاست. من دل نشستن ندارم. نوشته شده در شنبه یازدهم آذر 1391ساعت 17:0 توسط رها. نمی خواهم خاطره فرداهایم باشی. امروز من باش حتی لحظه ای. نوشته شده در شنبه یازدهم آذر 1391ساعت 16:58 توسط رها. همان حکایت رد گم کنی است قصه ی من. مراببخش اگرمحو دیگرا ن بودم. به چه می خندی تو؟ دیر آمدی تم...
تلخ و شیرین
رمان دوباره عاشقم کن. این بار هم که. را تا آخر می روم". سهیلا زنیست مطلقه که به تازگی از همسرش جدا شده و حسابدار شرکت بزرگ تابان است و به دلیل مشکلی که در زندگی قبلی اش با آن گریبانگیر بوده نمیخواهد به داشتن دوباره عشق در زندگی اش مجالی بدهد ، اما این فرصت به زودی از راه میرسد آن هم به صورت کاملا غیر معمولی. نوشته شده در شنبه 1391/12/12. ساعت 9:36 توسط خانومی. رمان دوباره عاشقم کن) پست هشتاد و چهارم (اخرین پست). احتیاج به هوای ازاد داشتم و البته کمی تنهایی .آنهم میان این جمعیت شلوغ! گاهی نشانه هایی در زن...
کوچه های آسمان
ازتو خجالت می کشم. از تو که آنقدر بزرگی که کوچکیم را به رخم نمی کشی (ا لله اکبر. و آنقدر مهربان که تنهاییم را رنگ می کنی ( فانی قریب. وآنقدر صبور که منتظرم می مانی ( واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه. از تو خجالت می کشم. واین من هستم که همیشه در مقابل کلامت آتش می گیرم ،ذوب می شوم و عاشق. تا به سوی تو بازگردم. برخیز که راه رفته را برگردیم. در عرش صدای ارجعی پیچیده است. اما تو رفتی . صبر نکردی با هم تمام کنیم این فصل را به جایش دست در دست هم. آن روزها را در یک حرف بیان میکنیم :آه. و چه سخت است. حالا انگار که د...
شب مهتابی
آدم آرومی از نظر بقیه خانواده هستم. کتاب خوندن رو هم خیلی دوست دارم. پسر برتر از دختر آمد پدید؟ یا تو یا هیچکس. زخمی ام کرد. اما میبخشمش. کاکتوس نوازش نمیفهمد. اختلاف زن و مرد. سهم من از رویا تا واقعیت! به پرشین بلاگ خوش آمدید. همه چی برای تو. اینجا همه چی در همه. شعر و عکس عاشقانه. تو این وب همه چی پیدا میشه! نویسنده: مهتاب - ۱۳٩۳/۸/۳٠. یکی بود یکی نبود". یکی هست" که یادش در دل هاست ولی جسمش. کاش میتوان گفت "بیا برگرد"و از "روز برفی بگو" به کسی که"نگران منی"و "نبض احساسم" در دستانت است. اون موقع است که ...
خــآطــره هـــآی یه دختـــر راک بــآز
دوشنبه بیست و سوم دی ۱۳۹۲ 22:50. خآطره هآی یه دختر راک بآز.
خاطره پاییز
نوشته شده توسط در جمعه یکم فروردین ۱۳۹۳ ساعت 0:0 موضوع لینک ثابت. كد موسيقي براي وبلاگ. Template Designed BY Weblogtemp.
☁ ☀ گل نرگس ☀ ☁
میخوام یه مدت وبلاگم امام زمانی باشه. بیا تا جوانم بده رخ نشانم. که این زندگانی وفایی ندارد. ۹۲/۱۱/۱۶ ] [ معصومه ] . بوییدن گل نرگس ، آنقدر که نفس قطع شود. ۹۲/۱۱/۱۶ ] [ معصومه ] . چراغانی و پر از گل های نرگس خواهد شد. ۹۲/۱۱/۱۵ ] [ معصومه ] . جهان در انتظار توست. ۹۲/۱۱/۱۵ ] [ معصومه ] . آقا جان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد. ۹۲/۱۱/۱۵ ] [ معصومه ] . هی رهگذر . خوش اومدی. صاحب امر ، ترس آن دارم. که بمبرم و تو هنوز در پس پرده ی غیبت باشی. سرسرای من در نبود تو. باران بی پایان چشم های من.
من! قاتل...
من لعنتی. خودم رو کشتم. عذاب خاطراتم. عذاب خودم. عذاب عزیزترین آدم زندگیم. الان اون پروپوزالی که برای پروژه ی معماریت نوشته بودم رو هم پیدا کردم :). نوشته شده در یکشنبه هشتم دی ۱۳۹۲ساعت 23:14 توسط من. اینو خیلی قبلا نوشته بودم. نذاشتم . مونده بود. الان داشتم هاردم رو پاک میکردم. دیدمش . هه! بردیا تازه برگشته بود ایران ، صب ساعت 10 بهم زنگید ، گفت ر تب ت چند شد؟ گفتم نیومده ، قراره فردا شب بیاد. گفت نه بابا اومده ، دوستم الان زنگید گفت. گفتم جدی؟ باز کرد سایت رو و گفت کدومه؟ از بردیا هم ک ل ی تشکر کرد.
جویبار لحظه ها
من در آن شهر شب و رخوت و قندیل سرسبزترین خاطره را آه کشیدم. وقتی صدای به در کوبیدن دستای کوچولوی توپولت به گوشم میخوره. وقتی میام درو باز میکنم و یک قدم میای جلو و توی چهارچوب در می ایستی. وقتی قیافه ی بامزه ی محصورشده توی شال و کلاه عروسکیتو میبینم که توی آخرین روزهای سرد زمستونی بی شباهت به اسکیموها نیست. وقتی با صدای کوچولوگونه ای میگم ووویییی جوجه اومدی و تو از زیر شال گردن گرم زرد خردلیت ذوق میکنی و آبیه چشمات به وضوح میخندن. و تو تایید میکنی بیرون سرده و من عاشق این تایید کردناتم. دنیا دنیا دنیا بار.
هستی هنوز
دوست دارم ،قد همه ی دنیا،بارها و بارها بهت احساسمو بگم. هر چی که تو این قلب کوچیکم هست. هیچ وقت فکر نمی کردم که اگه احساسه قلبیمو به کسی بگم،پیش خودش فکر کنه دارم تظاهر می کنم. شاید حق داره.نمی دونم! خیلی سخته،واقعا سخته،که همیشه احساستو بکشی.همیشه طفره بری.حرفاتو بریزی تو حلقومت.سخته! ای کاش میتونستم که خودمو کنترل کنم! نوشته شده در 2012/12/2. ساعت توسط خزان. . .شاه بلوط. هنوز هم تنهایی هایم را با تو به تماشا می نشینم. هنوز هم اشکهایم را فقط چشم در چشم جای خالی ات می ریزم. نیستی اما بیشتر از همه هستی.