man-o-babam.persianblog.ir
من و بابامLa fraternidad no es un mito
http://man-o-babam.persianblog.ir/
La fraternidad no es un mito
http://man-o-babam.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.7 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
60
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.656 sec
SCORE
6.2
من و بابام | man-o-babam.persianblog.ir Reviews
https://man-o-babam.persianblog.ir
La fraternidad no es un mito
man-o-babam.persianblog.ir
... - من و بابام
http://man-o-babam.persianblog.ir/post/127
چه تیتری چه کشکی. به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی . استقبال هموطنان از شب یلدا! عجب حس غریبی دارم من. یه حس غریبی به من می گه ! دلیل سقوط هواپیماهای ایران کشف شد! نوروز جان تولدت مبارک. نیمه متمرکز یعنی چی؟ ما و مهمانمان در هایپر استار. صلح اول به از جنگ آخر. کعبه ام مثل نسیم می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر. پرواز توپولف 7908 تا خدا. محمود نام تمام مردان این سرزمین است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. من ، خس و خاشاک ، پانزده سال دارم. روزی که از زور عدالت ترکیدیم. 8 دقیقه بعد از سال 88.
نیمه متمرکز یعنی چی ؟ - من و بابام
http://man-o-babam.persianblog.ir/post/129
چه تیتری چه کشکی. به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی . استقبال هموطنان از شب یلدا! عجب حس غریبی دارم من. یه حس غریبی به من می گه ! دلیل سقوط هواپیماهای ایران کشف شد! نوروز جان تولدت مبارک. نیمه متمرکز یعنی چی؟ ما و مهمانمان در هایپر استار. صلح اول به از جنگ آخر. کعبه ام مثل نسیم می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر. پرواز توپولف 7908 تا خدا. محمود نام تمام مردان این سرزمین است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. من ، خس و خاشاک ، پانزده سال دارم. روزی که از زور عدالت ترکیدیم. 8 دقیقه بعد از سال 88. به همین کلم...
جان؟؟؟ با کی بودی؟؟؟ - من و بابام
http://man-o-babam.persianblog.ir/post/132
چه تیتری چه کشکی. به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی . استقبال هموطنان از شب یلدا! عجب حس غریبی دارم من. یه حس غریبی به من می گه ! دلیل سقوط هواپیماهای ایران کشف شد! نوروز جان تولدت مبارک. نیمه متمرکز یعنی چی؟ ما و مهمانمان در هایپر استار. صلح اول به از جنگ آخر. کعبه ام مثل نسیم می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر. پرواز توپولف 7908 تا خدا. محمود نام تمام مردان این سرزمین است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. من ، خس و خاشاک ، پانزده سال دارم. روزی که از زور عدالت ترکیدیم. 8 دقیقه بعد از سال 88.
عجب حس غریبی دارم من - من و بابام
http://man-o-babam.persianblog.ir/post/136
چه تیتری چه کشکی. به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی . استقبال هموطنان از شب یلدا! عجب حس غریبی دارم من. یه حس غریبی به من می گه ! دلیل سقوط هواپیماهای ایران کشف شد! نوروز جان تولدت مبارک. نیمه متمرکز یعنی چی؟ ما و مهمانمان در هایپر استار. صلح اول به از جنگ آخر. کعبه ام مثل نسیم می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر. پرواز توپولف 7908 تا خدا. محمود نام تمام مردان این سرزمین است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. من ، خس و خاشاک ، پانزده سال دارم. روزی که از زور عدالت ترکیدیم. 8 دقیقه بعد از سال 88. و طبق معمول...
یه حس غریبی به من می گه ... ! - من و بابام
http://man-o-babam.persianblog.ir/post/135
چه تیتری چه کشکی. به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی . استقبال هموطنان از شب یلدا! عجب حس غریبی دارم من. یه حس غریبی به من می گه ! دلیل سقوط هواپیماهای ایران کشف شد! نوروز جان تولدت مبارک. نیمه متمرکز یعنی چی؟ ما و مهمانمان در هایپر استار. صلح اول به از جنگ آخر. کعبه ام مثل نسیم می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر. پرواز توپولف 7908 تا خدا. محمود نام تمام مردان این سرزمین است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. من ، خس و خاشاک ، پانزده سال دارم. روزی که از زور عدالت ترکیدیم. 8 دقیقه بعد از سال 88.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
سرندیپیتی
http://serendipitii.persianblog.ir/1386/8
عمر گران می گذرد خواهی نخواهی. ساعت ٧:٤۱ ب.ظ روز ۱۳۸٦/۸/۸. امروز وقتی داشتم بین خرت و پرت های قدیمی دنبال یه کتاب می گشتم. چشمم افتاد به یه دفترچه.تاریخش برای مهر و آبان ۷۶ یعنی دقیقا۱۰سال. کلی ذوق کردم یه جاهایی از طرز نوشتنم خنده ام می گرفت که با چه. صداقتی همه چیز رو مو به مو نوشتم و لفظ قلم بودم. ۵/۱ ماه کامل بود جالبه که همه اون روزا رو کامل به یاد آوردم. الان که فکر می کنم می بینم تو این ۱۰ سال چقدر عوض شدم این دنیام. کجا و اون دنیا کجا! مخصوصا که فردا هم تولدمه نمی دونم سال بعد این موقع هستم یا نه.
سال 89 - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/36
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. نویسنده: آسمان - دوشنبه ٩ فروردین ،۱۳۸٩. چقدر دلم گاهی واسه اینجا تنگ میشه. واسه لحظاتی اندکی کوچکتر از الان. چرا آدم هر چی بزرگتر میشه از اصل دورتر میشه!
جایزه من یا هدیه باران!! - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/18
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. جایزه من یا هدیه باران! نویسنده: آسمان - یکشنبه ۱٠ شهریور ،۱۳۸٧. امید بدان تمام ست. تا کرم تو در میان است. نا امیدی حرام است. عاجز و سر گردانم. نه آنچه دارم ،دانم. نه آنچه دانم ، دارم. اگر بر دار کنی،رواست.
ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/archive
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. عناوین مطالب منتشر شده این وبلاگ. 1670;هارشنبه ٢٢ خرداد ،۱۳٩٢. 1583;وشنبه ٩ فروردین ،۱۳۸٩. دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم.
آینه را برگردان - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/19
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. نویسنده: آسمان - شنبه ۱۳ مهر ،۱۳۸٧. خورشید بنابر میل خود طلوع وغروب می کند. وتو تنها عاشقانه به گذر آن چشم می دوزی. وبغض هایت را درلحظه سرد غروب فرو می دهی. ونوایی ازعشق خود سرنمی دهی. انتظار طلوع فردامی نشینی.
ریشه انسانیت - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/25
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. نویسنده: آسمان - شنبه ۱۸ آبان ،۱۳۸٧. مدادشوبرداشت که خط خطی کنه ، چشماشو بست .تعجب کردم. گفتم چرا چشماتو بستی . تو که می خوای خط خطی کنی خوب با چشم باز این کارو بکن. می ترسم دلم برای کاغذ به رحم بیاد.
ای وای از این سوز زمان.... - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/32
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. ای وای از این سوز زمان. نویسنده: آسمان - شنبه ٢۸ شهریور ،۱۳۸۸. کی اشکاتو پاک میکنه. شبا که غصه داری. دست رو موهات کی میکشه. مرهم هق هقت میشه دوباره. از کی بهونه میگیری. کی چشم به رات نشسته. برگای زرد و خسته.
چه فاصله غریبیست... - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/14
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. نویسنده: آسمان - دوشنبه ٧ امرداد ،۱۳۸٧. آن شب ستاره بهانه می گرفت. بی قراری می کرد. انگار دیگه تاب تحمل نداشت. قلبش تند تند می زد. آهای جاده ازصدای بلند سکوتت شبها بی خواب شده ام. همان موقع صدایی ازجاده آمد:.
چکش - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/31
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. نویسنده: آسمان - یکشنبه ۱۸ امرداد ،۱۳۸۸. گاهی یهمو به خودمون میایم ومی بینیم که چقدر گذشته و شاید نزدیک به نفسای آخرمونه. شایدم نزدیک نیست ویه چیزی مثه پتک خورده تو سرمون. یعنی باید چی کار کرد؟
تجربه من - ناقوس سکوت
http://naghoosesokoot.persianblog.ir/post/29
دنیایی از آن خود می خواهم. ای وای از این سوز زمان. زمان به انتظار نمی ماند. یه پست پر از خاطره! بیا می خوام راهیت کنم. جایزه من یا هدیه باران! قسمتی از دست نوشته های یک پدر. سهشنبه ۳ اردیبهشت ،۱۳۸٧. سهشنبه ٢٢ آبان ،۱۳۸٦. بيا تا برايت بگويم. بيمارستان خيريه کودکان سرطانی محک. باشگاه مدیران و متخصصان. نویسنده: آسمان - یکشنبه ۱٧ آذر ،۱۳۸٧. پ ن : این تئوری پرداز خودش یکی ازهمون عزیزانی که آدم باید ارزششو بفهمه. پ ن: تعدد در بعضی موارد نه تنها خوب نیست بلکه عوارض سوء زیادی.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
60
سارا و ساناز
و خدایی در این نزدیکی ست. اسمس کری استقلال و پرسپولیس. تاريخ : پنجشنبه پنجم بهمن 1391 16:51 نویسنده : ساناز. همگان باید بدانند رویایی ترین لحظات، زمان غلبه سرخی غروب بر تلالو آبی آسمان است . باید بدانند خون تا ابد سرخ باقی خواهد ماند ولی به محض ناپدیدی آبی آسمان همه. خوشحال می شوند، چون لحظاتی بعد باران خواهد آمد! تو دنیای زمین و توپ رنگی / یه پرسپولیس داریم به چه قشنگی. اسم قشنگش روی تخت جمشید / از اون قدیم ندیما می درخشید. رنگ آتیش غیرت پیرهنش / میاره افتخار واسه میهنش. نشویم هرگز که با ننگ بمیریم!
آرشیو وبلاگهای ایرانی - خاطرات من و اون
محل نمایش تبلیغات شما. محل نمایش تبلیغات شما. محل نمایش تبلیغات شما. آخرین کلمات جستجو شده. دانلود نسخه کم حجم بازی Sniper Ghost Warrior. احضار بازجویی به دلیل نقد توافقنامه ژنو. قابل توجه دانشجویان ارشد دکترا. عرض تبریک سال جدید 1394. چاپ کارت با محرک پرسنلی. نکته 30 - طراحي نماي ساختمان. زیبا ماه مبارک رمضان. ای ماه رمضان ،ای ماه خدا آیا دگربار مهمان تو خواهم بود؟ این روز ها بچه های گرمی هم می خندند. معمای ده تومان قرض گرفتم گم کردم. الویه مخصوص خوشمزه بدون سس مایونز. اس ام اس متن تبریک روز پزشک. Ù ÙŠÙ...
خاطرات من و اون
خاطرات من و اون. دفترچه خاطرات زندگی مشترک ما که بیشتر تلخه :-(. من یک دختر 14 ساله می شناسم که ریش و سیبیل داره. آقا مردی که قهر کنه مرده؟ واقعا باید چیکارش کرد؟ اون مثل بچه ها قهر می کنه و سر چیزای بیخود. اونقدر بیخود که شک می کنم بهش شاید زیر سرش بلند شده. جریان از این قراره که بعد از یک ماه از تولدش فرصت کردم براش کادو بخرم (همیشه خوشحال میشه که کادو نخرم، چون صرفه جویی میشه! و گفتم اصلا دیگه برات کادو نمی خرم و اون هم رفت سر کار. بعد هم بهم اس داد که "ممنون گلم که به فکر من هستی" و پاچه خاری! همیشه ...
من و آقا
روزی تو خوآهی آمد از سوی مهربآنی. کد لوگو و بنر. اللهم عجل لولیک الفرج.(ثابت). 20آدم شوید خودش باز می گردد. 14بیا یه گناه رو به خاطر آقا بذاریم کنار. 13خدایا تا به کی هجران مهدی. 12ما منتظر منتقم فاطمه(سلام الله علیها)هستیم. زندگی برای او زندگی به یاد او. من و دکتر جلیلی. اللهم عجل لولیک الفرج.(ثابت). هیچ دآری از دل م هدی (عج) خبر. گریه هآی هر شبش رآ تآ سحر. او که اربآب تمآم عآلم است. من بمیرم سر به زآنوی غم است. شیعیآن م هدی (عج) غریب و بی کس است. جآن زهرآ (س) معصیت دیگر بس است. چه می خواهید از جانش.
suny life
صفحه در حال بارگذاری است! لطفا کمی صبر کنید. لطفا چند لحظه منتظر بمانید! با ما باشید با شما خواهیم ماند. به سایت جدید من خوش آمدید . آخرین ارسال های تالار گفتمان ]:. هیچ ارسال جدیدی برای تالار گفتمان وجود ندارد . یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد؟ تاریخ : 17 مرداد 1391 17:57. یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد. دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد. آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست. خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد. کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی. حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد.
من و بابام
چه تیتری چه کشکی. به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی . استقبال هموطنان از شب یلدا! عجب حس غریبی دارم من. یه حس غریبی به من می گه ! دلیل سقوط هواپیماهای ایران کشف شد! نوروز جان تولدت مبارک. نیمه متمرکز یعنی چی؟ ما و مهمانمان در هایپر استار. صلح اول به از جنگ آخر. کعبه ام مثل نسیم می رود باغ به باغ ، می رود شهر به شهر. پرواز توپولف 7908 تا خدا. محمود نام تمام مردان این سرزمین است. موجیم که آسودگی ما عدم ماست. من ، خس و خاشاک ، پانزده سال دارم. روزی که از زور عدالت ترکیدیم. 8 دقیقه بعد از سال 88. اینجا تو خو...
ماجراهای من و بابایی
ماجراهای من و بابایی. ماه ها و سال های. پن با وجود اینکه دیگه اینجا نمی نویسیم ولی سعی می کنم بهتون سر بزنم! البته فقط سعی می کنم! نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۸۶ساعت 16:56 توسط عسل بابا.
به نام آنکه با قلم ابر می نویسد... باران
به نام آنکه با قلم ابر می نویسد. باران. تاريخ : سه شنبه 10 دی1392 9:33 بعد از ظهر نویسنده : شقایق. آهای شمایی که میای و میری و نظر نمیذاری. خب نظر نذار دوست من،. اختیار شمام که دست من نی! اگه نظر گذاشتی سپاسگزارت میشیم.همین! تاريخ : چهارشنبه 15 آبان1392 6:12 بعد از ظهر نویسنده : شقایق. تو را میخوانم آن زمان که کسی نمیشنود. با تو می مانم آن زمان که دیگری نمانده است. سلامتی بچه های شین آباد. تاريخ : دوشنبه 8 اردیبهشت1393 12:18 بعد از ظهر نویسنده : شقایق. این آخرین پستیه که تو این وبلاگ ثبت میشه! باید به هر...
من و باروون
اولین هدیه تولدمو از خدا گرفتم. قطره های ریز بارون که به صورتم میخورد. بهش گفتم دیگه بزرگ شدم. ولی پیش تو همون دختر کوچولو ام. همونی که وقتی دلش میشکنه. فقط یاد تو آرومم میکنه. تنهاییهامو تو پر میکنی. دلتنگی هامو تو خواب میکنی. دردهای دلمو تو خوب میکنی. خداجونم واسه همه چی ممنون. دیگه نه بغض میکنم. ازجای که شروع شد. تا جایی که تموم میشه. خوب بود به جای دختر باران مینوشتم دختر برف. هم امسال هم پارسال روز تولدم بارونی بود. همون دختر باران خوبه. اصلا هم بارون هم برف. عاشق هر دو تاشونم. پیام آور نور و رحمت.
من و نقره بارون شدم اخر در این مسافرت ها
من و نقره بارون شدم اخر در این مسافرت ها. کاملترین تورهای مسافری و اطلاعات گردشگری. اوت لیت آرمونی پارک استانبول. شنبه 24 مرداد 1394 ساعت 19:47. اوت لیت آرمونی پارک استانبول. برای ایرانیان عزیز بیش از سایر تورهای ترکیه ، جذاب است . خرید و تفریح جز جدانشدنی این تورهاست . فرصت خریدهای مناسب پای گردشگران زیادی را به مراکز خرید استانبول. اوت لیت آرمونی پارک استانبول. اوت لیت آرمونی پارک استانبول. ArmoniPark Outlet از ارزان ترین مراکز خرید استانبول. اوت لیت آرمونی پارک استانبول. اوت لیت آرمونی پارک استانبول.
من وبارون
چهارشنبه هجدهم دی 1392. متنفرم از انسان هایی که دیوار بلندت را می بینند. ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که،. تو را فرو بریزند. تا تو را انکار کنند! تا از رویت رد شوند. چهارشنبه هجدهم دی 1392. می خواهی قضاوتم کنی؟ کفش هایم را بپوش. راهم را قدم بزن. سال هایم را بگذران. دوشنبه نهم دی 1392. میان این همه مفاهیم پیچیده ریاضی تنها حکایت اعداد فرد را خوب آموخته بود. فرد آن یک نفر است که وقتی زوج ها با هم میروند،. او باید یک تنه جور تنهایی اش را بکشد. دوشنبه نهم دی 1392. مثل یاد ،مثل غرور ،.
