parandehgharib.ir
پرنده غریب – کد وبلاگ
پرنده غریب کد وبلاگ. دوستانی که سوال دارند لطفا از طریق شماره تماس و یا ایدی تلگرام در تماس باشند تا سریعتر پاسخشون داده بشه. ایدی تلگرام . gharib811@. شماره تماس و ارسال پیامک . 09100300262. بعضی سوالات قبلا در بخش آموزشی پاسخ داده شده. برای دیدن بخش آموزشی روی این نوشته کلیک کنید. زیبا سازی وبلاگ کد و ابزار انلاین. کدهای مذهبی عاشقانه و زیبا ساز وبلاگ. مجموعه کدهای حباب وبلاگ. مجموعه ای کامل از کدهای زیبای حباب در وبلاگ. تعداد کدها زیاد در صفحات متعدد. پرده خوش آمد گویی وبلاگ. ساعت های زیبای فلش وبلاگ.
parandehh.blogfa.com
فقــط بــراے "تــ♥ــو " بهتریــنم....
فقط براے ت و بهترینم. ღ しѺ 乇 U ღ. . چه خوبه که خونه ی عشقمون حاضره :) ). تولد م ن است. من تمآم طول سآل بیدار مانده ام که مبادا روز تولد تو تمآم شود و. م ن در خواب بمآنم . و نتوانم به تو بگویم تول دمان. مبارک . . روز تول دت ماندگارترین تآریخ میان صفحات تقویم زندگی پرهیاهوی م ن است که تا ابد در ذهنم. درخشآن میمان د . نوشته شده در پنجشنبه سیزدهم آذر 1393ساعت 0:1 توسط ما2تا. روز اول مدرسه ها و دلتنگی؟ نوشته شده در سه شنبه یکم مهر 1393ساعت 13:6 توسط ما2تا. دوسدارم بنویسم اگه حس وحالش ژیدا شه. چهار سآله را ببی.
parandehhayebivatan.blogfa.com
پرنده های بی وطن
پرنده های بی وطن. خدایا عشق من پاکه درست که عشقی از خاکه منم اون عاشق خاکی که از عشق تو دل چاکه. یاد من باشد از فردا. یاد من باشد فردا دم صبح. بد نگویم به هوا، آب ، زمین. مهربان باشم، با مردم شهر. و فراموش کنم، هر چه گذشت. خانه ی دل، بتکانم ازغم. و به دستمالی از جنس گذشت ،. بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل. مشت را باز کنم، تا که دستی گردد. و به لبخندی خوش. دست در دست زمان بگذارم. یاد من باشد فردا دم صبح. به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم. و به انگشت نخی خواهم بست. تا فراموش، نگردد فردا. گرچه دیر است ولی. داغدل ب...
parandehkharzar.blogfa.com
پرنده ی خارزار
اگه اون که گم شده. یه روزی پیدا بشه. قفل زندون دلم با کلیدش. من دلم تنگ کسی است. به دلتنگی من میخندد. نوشته شده در جمعه ۲ اردیبهشت۱۳۹۰ساعت 20:22 توسط فرانک. این بار میخوام فقط دو جمله بنویسم . ادم های ساده را دوس دارم . همان ها که بوی ناب. نوشته شده در یکشنبه ۱۵ اسفند۱۳۸۹ساعت 19:33 توسط فرانک. كاش دفتر زندگي ام بدون صفحه اي از نام تو بود . كاش در شهر خاطراتم خانه ات ويران ميشد. وكاش پاسبان چشمانم وقتي كه چشمانت با نگاهي نگاهم را دزديد ،در خواب نبود. اگرچه ارزو داشتم كاش هرگز نمي ديدم ترا. ولی یه عاشق گفت.
parandehkocholo.persianblog.ir
ایـــنــجـــــــا پــــــرنــــــــده ای لانـــــــــه کـــــــــــرده
اینجا پرنده ای لانه کرده. آنگاه که بدرودت ، بوی از دیدار دوباره ای نداشت . کاش می دانستی که می دانم. کاش نمی دانستم که می توانی. اما امروز ، خوب می دانم که بی خبری ام رنگ خوشی ندارد. 1639;:۳٤ ب.ظ ; یکشنبه ۱۳٩٠/٤/٢٦. فقط به خاطر تو. میریزم بر سر یار برف سفید. می ریزد از شرم نگاه برق امید. حال می شود از آن لعل لبش بوسه چشید. دست در دست دلم خاطره ها زنده شود. می رود از چشم و دلم گرد و غبار سفرش. چه کلامی به تو گویم تا بدانی چه گذشت بر من و رفت آن بی حوصلگی در عطش آتش آغوش تنش . تقدیم به به ترین ناز دنیا".
parandehkosh.blogspot.com
!پرنده كش
1662;رنده كش. Just read me . 1570;رشيو. 1576;رداشت دوم. 1662;رنده. 1662;وچستان. Sunday, July 15, 2012. ما از نا امیدی قویتریم" :. تنها نگاه بود و تبسم، میان ما. تنها نگاه بود و تبسم. گاهی که از تب هیجان ها. بی تاب می شدیم. گاهی که سینه هامان. چون کوره می گداخت. دست تو بود ودست من. کز شوق سر به دامن هم می گذاشتند. وز این پل بزرگ. دلهای ما به خلوت هم راه داشتند. Sunday, July 15, 2012. Monday, July 09, 2012. دراین سرای بی کسی کسی به در نمی زند. به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند. Monday, July 09, 2012.
parandehmohajeeer.persianblog.ir
پرنده مهاجر
تنها هیجان عشق نیست که تمام می شود،بلکه خود عشق نیز روزی پایان می یابد! آخرین شعرم برای تویی که هیچ وقت نفهمیدی چرا عشقم سرد شد. از روزی که شروع کردم به نوشتن توی این وبلاگ,2سال می گذره.تمام شعرها یه مخاطب داشت,کسی که 3سال از زندگیم رو با اون گذروندم.حتی توی خیال! خودتم نمیدونی).حالا اون عشق نیست,رفته,تموم شده.فرار نمیکنم,ولی دیگه دلیلی برای نوشتن وجود نداره. اینم آخرین شعرم برای تویی که هیچ وقت نفهمیدی چرا عشقم سرد شد. در حوالی خیابان خاطره برخوردی. و عده ای به تو گفتند. کبوترت در حسرت پر کشیدن پرپر زد.
parandehmohajer2004.persianblog.ir
پرنده مهاجر (یاور همیشه مومن)
آسمون بغضشو خالی میکنه. یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم. بیشه ، عاشقان ادبیات. باشگاه مدیران و متخصصان. پرنده مهاجر (یاور همیشه مومن). نویسنده: حمید - ۱۳۸۳/۱٠/٤. درد تاریکی است درد خواستن، رفتن و بیهوده خود را کاستن،. سر نهادن بر سیه دل سینه ها ، سینه آلودن بر چرک کینه ها. در نوازش نیش ماران یافتن ، زهر در لبخند یاران یافتن ،. زر نهادن در کف طرارها ، گمشدن در پهنه بازارها. یکی بود. یکی نبود. یه روز تو یه مزرعه خیلی بزرگ ذرت یه مترسک مثل صلیب بود که تمام تنش پر از کاه بود. ولی مترسکه فقط خندید. مترسکه گف...
parandehmordanist.blogfa.com
به یاد تو و برای تو...
به یاد تو و برای تو. پرواز را به خاطر بسپار.پرنده مردنی ست. تو را به گرمی یک سیب می کند مانوس. مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد. مرا رساند به امکان یک پرنده شدن. صدای خالص اکسیر می دهد این نوش. پرنده ی تواین روزها پر وبالش را بسته و. به خوابهای آشفته شبانه قناعت کرده ست. بار دیگر پر و بال می گشایم. پرواز را از خاطر نبرده ام. و تا اخرین نفس در آسمان یاد تو. نوشته شده در شنبه پانزدهم مهر 1391ساعت 18:23 توسط هدیه. آغاز من و تو. و امروز روزی بود که قلب من در گوشه ای از این شهر شروع به تپیدن کرد. تو در قلب منی.
parandehnist.blogfa.com
پرنده نیست ....
دفتر شعر ها/ نوشته ها/ نقد و نظر نیما خسروی. به تعبیر بسیاری از صاحب نظران هنر به جایگاه خالی یک حقیقت به گونه غمخوارانه اشاره دارد.پرنده نیست گویای همان جهان جاودانی و بدون خشونتی است که می توانست باشد اما نیست.و آرمان من و تو ،عزیزکم بازنمود این جهان است .تا ما همه این آرمان را بصورت یک درد مشترک -عشق مشترک - نداشته باشیم.هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. وب نوشته ی من در بلاگ اسکای به نام نگاه من. وبلاگی برای من و تو و هیچکس. بی تابی های یک روح. شاعرانگی (نوشته هایم درباره شعر و شاعری ). شعر از نیما خسروی.
parandehnist.blogspot.com
وبلاگی برای من ،تو و هیچکس
وبلاگی برای من ،تو و هیچکس. این وبلاگ تصویر یک روح است.مجموعه شعر ها و آثار ادبی من.نیما خسروی. ۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه. دو شعر از تی .اس .الیوت. 171;راپسودي شب توفاني. تي اس اليوت - ترجمه :علي مسعودينيا. در امتداد جويهاي خيابان. موقوف ماند در تلفیقی ماهمانند؛. افسونهای نجواگرِ ماه. محو کرد سنگفرشِ حافظه را. و محو کرد تمامِ روابطِ باصراحتاش را،. تقسیماتاش را، دقتاش را. و از هر چراغِ خیابان که میگذشتم،. چون طبلی ناگزیر به کوبش میافتاد. و در خلالِ فضاهای تاریک. چراغِ خیابان گفت:. و یک روز بعد از...