PATINAJ.PERSIANBLOG.IR

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/tag/شعر

1575;سلایدر. مرا که این همه در قاب خویشتن بودم. اگرچه آینه محتاج زیستن بودم. چگونه تاب اناالحق بیاورم- آخر. مسیح را که شکستید گورکن بودم. وطن- وطن به کدامین دریغ بنشینم. بر این خرابه که ای کاش بی وطن بودم. رفیق حاشیه بر ابر و باد می کوبم. مرا به عربده بگذار من نه من بودم. چه التهاب عجیبی به قصه برمی گشت. اگر دو روز هم آواز پیلتن بودم. چقدر پنجره ی اعتماد دل گیر است. برای من که همه ی عمر راهزن بودم. گیاه یک شب دورم که فصلی از خود را. در انتظار قدمهای خارکن بودم. شعر گره بر شب. کودکی آینه آورد و فراموش شدیم.

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/post/55

1575;سلایدر. دیر وقتیست که بر حال خودم می خندم. حسرت آلوده به دنبال خودم می خندم. نقش بر غربت حافظ زده ام - می دانست. زده ام فالی و بر فال خودم میخندم. سرگذشت که شد این کوچه ی بی پیر شده. بر عصا خنده ی بی حال خودم می خندم. کتف های قفس آلوده ی پرواز شدند. هیجان دارم و بر بال خودم می خندم. گرچه از تهمت خود تلخ تر است آزادی. ساده بودیم ، به امثال خودم می خندم. ناگهان قاصد بیهوده به فردا برگشت. به پریشانی اقبال خودم می خندم. زیر آن سایه که تمرین عبادت کردیم. فکر کردم شده ام مال خودم - می خندم. هفته او ل اردی...

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/tag/شعر-گره-بر-شب

1575;سلایدر. مرا که این همه در قاب خویشتن بودم. اگرچه آینه محتاج زیستن بودم. چگونه تاب اناالحق بیاورم- آخر. مسیح را که شکستید گورکن بودم. وطن- وطن به کدامین دریغ بنشینم. بر این خرابه که ای کاش بی وطن بودم. رفیق حاشیه بر ابر و باد می کوبم. مرا به عربده بگذار من نه من بودم. چه التهاب عجیبی به قصه برمی گشت. اگر دو روز هم آواز پیلتن بودم. چقدر پنجره ی اعتماد دل گیر است. برای من که همه ی عمر راهزن بودم. گیاه یک شب دورم که فصلی از خود را. در انتظار قدمهای خارکن بودم. شعر گره بر شب. کودکی آینه آورد و فراموش شدیم.

gooshvareh.parsiblog.com

میتراآزاده - مشغله های فکری من

http://www.gooshvareh.parsiblog.com/Author/ميتراآزاده

مشغله های فکری من. سه شنبه 86/11/30 : ساعت 8:10 عصر. به نام خالق فرصت ها. داره یه جوریم می شه از اینهمه آشنا که نمی فهمن نمی شناسنم. دیدی تا حالا سگ بپره؟ خر وایسته رو دوتا پاش دستاشو دراز کنه از شاخه ی درخت زردالو بچینه؟ گربه عاشق پشه بشه؟ قناری بره شکار ماهیو تمساح چنگ بزنه؟ وقتی ببینی منم از دنیایی که به قول تو خودم برا خودم ساختم میام بیرون. آخه آدم چرا نمی فهمی نمی فهمی؟ آخه تو چه خبر داری چه ترکیدنیم میگیره وقتی پز نفهمیدناتو بهم می دی. دست انداختی تو سوراخ زمین دنبال چی می گردی؟ خدا همه رو شفا بده.

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/tag/شعر-عاشقانه

1575;سلایدر. دیر وقتیست که بر حال خودم می خندم. حسرت آلوده به دنبال خودم می خندم. نقش بر غربت حافظ زده ام - می دانست. زده ام فالی و بر فال خودم میخندم. سرگذشت که شد این کوچه ی بی پیر شده. بر عصا خنده ی بی حال خودم می خندم. کتف های قفس آلوده ی پرواز شدند. هیجان دارم و بر بال خودم می خندم. گرچه از تهمت خود تلخ تر است آزادی. ساده بودیم ، به امثال خودم می خندم. ناگهان قاصد بیهوده به فردا برگشت. به پریشانی اقبال خودم می خندم. زیر آن سایه که تمرین عبادت کردیم. فکر کردم شده ام مال خودم - می خندم. هفته سوم اردیب...

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/post/56

1575;سلایدر. در شهر که بس قهقه ی گاه به گاه است. انگار که خندیدن دیوانه گناه است. از خواب فروریخته بر قامت آهم. پیداست که یوسف شدن آلوده به چاه است. بگذار جنون آیینه بردار تو باشد. در گوشه ی چشمی که قفس زخمی راه است. معراج حرامی شده کوتاهی این تخت. مجروح ترین آبله بر سینه ی شاه است. بگذار بخندیم که پایان نگاهم. بر دوش یتیمی است که سرگرم کلاه است. تصویر به خون می کشد آهوی خیالم. از بس که در این آیینه لبخند ، سیاه است. با عشق نباید کسی افسانه بگوید. جان کندن مظلوم به اندازه ی آه است. هفته چهارم دی ۱۳۹۲.

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/tag/شعر-وطن

1575;سلایدر. مرا که این همه در قاب خویشتن بودم. اگرچه آینه محتاج زیستن بودم. چگونه تاب اناالحق بیاورم- آخر. مسیح را که شکستید گورکن بودم. وطن- وطن به کدامین دریغ بنشینم. بر این خرابه که ای کاش بی وطن بودم. رفیق حاشیه بر ابر و باد می کوبم. مرا به عربده بگذار من نه من بودم. چه التهاب عجیبی به قصه برمی گشت. اگر دو روز هم آواز پیلتن بودم. چقدر پنجره ی اعتماد دل گیر است. برای من که همه ی عمر راهزن بودم. گیاه یک شب دورم که فصلی از خود را. در انتظار قدمهای خارکن بودم. شعر گره بر شب. هفته چهارم بهمن 1393.

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/post/57

1575;سلایدر. خودمان بوسه بر آن شانه ی ناپاک زدیم. وقت اهریمنی خود گره بر تاک زدیم. مسخ ابلیس شدیم و شب خون خواهیمان. کاوه ها کشته شد و ما زره بر خاک زدیم. کودکی آینه آورد و فراموش شدیم. بی هوا بود هواری که در ادارک زدیم. بعد از این مار هم از شکلکمان می ترسد. بسکه لبخند در آئینه ی ضحاک زدیم. ننگمان باد که از پنجره ی فروردین. دلمان را گره بر این شب بی باک زدیم. شعر گره بر شب. نوشته در شده در یکشنبه یکم بهمن ۱۳۹۱ساعت 18:49 توسط مسعود. هفته چهارم دی ۱۳۹۲. هفته او ل بهمن ۱۳۹۱. هفته دوم آبان ۱۳۹۱.

masudsalajeghe.blogfa.com

چلچله

http://masudsalajeghe.blogfa.com/tag/چلچله

1575;سلایدر. دیر وقتیست که بر حال خودم می خندم. حسرت آلوده به دنبال خودم می خندم. نقش بر غربت حافظ زده ام - می دانست. زده ام فالی و بر فال خودم میخندم. سرگذشت که شد این کوچه ی بی پیر شده. بر عصا خنده ی بی حال خودم می خندم. کتف های قفس آلوده ی پرواز شدند. هیجان دارم و بر بال خودم می خندم. گرچه از تهمت خود تلخ تر است آزادی. ساده بودیم ، به امثال خودم می خندم. ناگهان قاصد بیهوده به فردا برگشت. به پریشانی اقبال خودم می خندم. زیر آن سایه که تمرین عبادت کردیم. فکر کردم شده ام مال خودم - می خندم. هفته سوم اردیب...