vey.com

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/9201.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. بابای عزیزم، مهربانم 11 سال گذشت و من هنوز رفتنت را باور ندارم. هنوز منتظرم که این در باز شود و تو بیایی. چگونه باور کنم که نیستی وقتی که یک لحظه از یادم خارج نیستی. وقتی که لب خندانت چون تصویری در ذهنم ، آرامش را بر دلم مهمان می کند. هنوز از گوشه گوشه ی خانه صدایت را می شنوم. هنوز جای بوسه هایت بر گونه هایم مانده است. حالا که رفتی چرا مرا نبردی. دلم برای دستانت تنگ است. برای خنده های شیرینت. برای مهربانی هایت تنگ است. حالا که نمی بینمت. دوست دارم صدایت بزنم.

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/8911.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. و همیشه با منی بابای من. بابا ممنونم که همه جا باهامی. ممنونم که هیچوقت تنهام نمیذاری. بابا امروز صداتو شنیدم. 3 بار منو صدا زدی. نمیدونم چی می خواستی بگی. هرسال بعد از تحویل سال نو ما رو می بردی قایق سواری. بابا یادت هست این عکسو تو آخرین با هم بودنمون روی امواج خروشان دریا گرفتم. نوشته شده در جمعه بیست و نهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 14:19 توسط یادگار بابا. این وبلاگ متعلق به بزرگواریه که بیشتر عمر با عزتش را به پای تعلیم و تربیت دانش آموزان این جامعه گذاشت.

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/9206.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. سلام بر بابای عزیزم. روز به روز دلتنگ تر میشوم. وقتی که دست هایمان را رها کردی و رفتی. همه در گوشه ای از خانه زانوی غم به بغل گرفتیم. و در ذهنمان ای علامت سوال وجود داشت. که چگونه بدون دستهای گرمت زندگی کنیم. بعد از عید که به مدرسه رفتم. دبیر شیمیمان آنقدر از غم رفتنت دلش پر بود. که نتوانست جلوی بغضش را بگیرد. پنجشنبه ای که فردایش کنکور داشتم. دلم می خواست مثل همه بابایم مرا به جلسه کنکور برساند. عمه جان از دور مرا دید. و همان طور که خون گریه می کرد. از جمله دا...

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور - و همیشه با منی بابای من

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/post-27.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. و همیشه با منی بابای من. بابا ممنونم که همه جا باهامی. ممنونم که هیچوقت تنهام نمیذاری. بابا امروز صداتو شنیدم. 3 بار منو صدا زدی. نمیدونم چی می خواستی بگی. هرسال بعد از تحویل سال نو ما رو می بردی قایق سواری. بابا یادت هست این عکسو تو آخرین با هم بودنمون روی امواج خروشان دریا گرفتم. نوشته شده در جمعه بیست و نهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 14:19 توسط یادگار بابا. این وبلاگ متعلق به بزرگواریه که بیشتر عمر با عزتش را به پای تعلیم و تربیت دانش آموزان این جامعه گذاشت.

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/8909.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. محرم آمد و غم یادم آمد. محرم آمد و غم یادم آمد. غم دیرین آدم یادم آمد. میان شام تاسوعای عالم. وداع تلخ بابم یادم آمد. روز تاسوعا حدود ساعت 2 بامداد مثل همین لحظه که دارم با تمام اندوه می نویسم بود که با صدای سنگ هایی که به پشت پنجره برخورد می کرد منو داداش سراسیمه به سوی در دویدیم. و دیدیم که بابا سوار بر ماشین تا پشت در اومده. در را باز کرده. بابا جونم رفتی و ما را تنها گذاشتی. بابا می دونم که امشب تو مسجد بهبهانی ها بودی و برای امام حسین عزاداری کردی. ای کاش ...

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/9101.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. دهمین سال بی تو. ده سال پیش، مثل امروزی بود که پدر رفت. امسال که تحویل شد، دهمین هفت سینی بود که بی تو چیدیم. یا به قول قیصر دهمین سال از سالهای بی تو آغاز شد. ولی چه بی تویی؟ که هرجا تو این ده سال رفتم حضورت، خاطراتت و نام نیکت همرام بوده. نمی گم خدا رحمتت کنه که دلیلی برای رحمت نکردنت نداره. باباجون بی تو دیگه طاقت دنیا رو ندارم. بدتر از صد تا زمستون شده روزای بهارم. کاشکی یک لحظه دیگه بشینی بابا کنارم. بپرم تو بغلت سر روی شونه هات بذارم. از جمله دانش آموزان ...

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور - دهمین سال بی تو

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/post-29.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. دهمین سال بی تو. ده سال پیش، مثل امروزی بود که پدر رفت. امسال که تحویل شد، دهمین هفت سینی بود که بی تو چیدیم. یا به قول قیصر دهمین سال از سالهای بی تو آغاز شد. ولی چه بی تویی؟ که هرجا تو این ده سال رفتم حضورت، خاطراتت و نام نیکت همرام بوده. نمی گم خدا رحمتت کنه که دلیلی برای رحمت نکردنت نداره. باباجون بی تو دیگه طاقت دنیا رو ندارم. بدتر از صد تا زمستون شده روزای بهارم. کاشکی یک لحظه دیگه بشینی بابا کنارم. بپرم تو بغلت سر روی شونه هات بذارم. از جمله دانش آموزان ...

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور - و اشک های دانه دانه اش مرا برد به...

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/post-20.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. و اشک های دانه دانه اش مرا برد به. الا ای لاله ی خوشبو، عزیز آل پیغمبر. که بهر دین و قرآنت چنین گردیده ای پرپر. شده زین غم، گل خاتم، مدینه غرق در ماتم. دوصد لعنت بر آن کس باد که مسمومت نمود از زهر. شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر ، حضرت امام جعفر صادق (ع) بر شما تسلیت باد. و اشک های دانه دانه اش مرا برد به . همه مشغول انجام تکالیفشون بودند و منم داشتم ما بینشون راه می رفتم و نگاه می کردم تا اگه کسی مشکلی داره کمکش کنم. گفتم عزیز چی شده چرا گریه می کنی؟

abbas-jomehpour.blogfa.com

عباس جمعه پور - بهترین هدیه روز دانش آموز من

http://www.abbas-jomehpour.blogfa.com/post-23.aspx

ای کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود. بهترین هدیه روز دانش آموز من. کلاس چهارم ابتدایی بودم. هیچ وقت روز دانش آموز اون سال را فراموش نمی کنم. جشن تموم شده بود و نوبت بهترین قسمت جشن یعنی دادن کادوها شده بود. همه آروم پشت نیمکت هامون نشسته بودیم. خانم اسدی معلم عزیزم که هیچ وقت مهربونی هاشو از یاد نمی برم اومد یکی یکی ما رو بوسید و یک جلد قرآن به ما هدیه داد. همه خوشحال بودیم و شاد. غیر از چند تا بچه ها که شروع کردند به گریه و زاری که اون کلاس معلمشون بهشون کتاب داستان هدیه داده. از جمله دانش آموزان...