znevis.blogspot.com
پارادوکس: November 2013
http://znevis.blogspot.com/2013_11_01_archive.html
می خواهم دغدغه هایی را که نمی توانم به تصویر بکشم، اینجا بنویسم. Thursday, November 7, 2013. دفتر یادداشت های روزانه ام توی قفسه کتاب ها خاک گرفته است. اگر صفحاتش تاریخ نخورده بودند، یادم نمی آمد آخرین بار چه زمانی از آن استفاده کرده بودم؟! ورق می زنم، زمان را کمی پس و پیش می کنم، تاریخ ها را نگاه می کنم ولی نوشته ها را نمی خوانم! جرات خواندن شان را ندارم. یادم نمی آید چند ساله بودم و چه برنامه تلوزیونی بود؟! هر چه بود بین برنامه های کودک و نوجوان گنجانده شده بود! 12-13 ساله بودم. دنیا به خاطر من به ...
znevis.blogspot.com
پارادوکس: January 2010
http://znevis.blogspot.com/2010_01_01_archive.html
می خواهم دغدغه هایی را که نمی توانم به تصویر بکشم، اینجا بنویسم. Sunday, January 31, 2010. فقط بزدل چشمانش را می بندد. پیرزن و همسرش را در ایستگاه دیده بودم. انگار حس کرد به عمد حواسم را به خیابان داده ام، نگاه ناراحت و حتا شاکی به من انداخت و نشست. اتوبوس از ایستگاه بعد که گذشت سر حرف را با مسافر دیگری باز کرد. صبح زود که رفته پادگان، همون جلوی در پادگان بازداشتش کردن، گفتن تو مرخصی گرفتی که بری راهپیمایی روز عاشورا. آنکه درخیابان آهسته گام بر می دارد، هنوز خبر هولناک را نشنیده است. قابل توجه همه کسانی ...
takhtesiyah.wordpress.com
شعری بلند، برای جهانی که حالش خوب نیست… | تخته سیاه
https://takhtesiyah.wordpress.com/2011/08/23/شعری-بلند،-برای-جهانی-که-حالش-خوب-نیست
شعرهای امین شاهنده – رازها و روزها. شعری بلند، برای جهانی که حالش خوب نیست…. اوت 23, 2011 – 20:25. نوشته شده در شعر من. خارج شده است…. بامیان س ر خورده تا آغوش من. آنقدر نزدیک آمده که من. در حمامی قدیمی را باز کنم. به خون غرقه نشود…. حال جهان خوب نیست. آنقدر که این سرزمین را. دیگر حتی از شعر هایش. نمی شود شناخت…. و نه حتی از آسمانش. که چارفصل گلوله ها. از آن کوچ می کنند. سینه به سینه…. حال جهان خوب نیست،. در این مدار کج شده اش. شهر ها س ر می خورند. و گیج می روند. هر روز از خانه دورتر می شوند. ممنون شعر ز...
takhtesiyah.wordpress.com
اوردينارى پيپل | تخته سیاه
https://takhtesiyah.wordpress.com/2013/09/18/اوردينارى-پيپل
شعرهای امین شاهنده – رازها و روزها. سپتامبر 18, 2013 – 21:05. نوشته شده در شعر من. سایه ای که روی آغوشم دوید. از آن دست ماجراهای ناب بود. که چون داغ خیال. همیشه روی سینه میمانند…. نشانی و ردی گذرا،. که چراغها را همیشه زود خاموش میکنند…. بيست و هفتم شهريور نود و دو. کلیک کنید تا روی گوگل به اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). به اشتراک گذاشتن در فیسبوک (در پنجرۀ تازه باز میشود). برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). Click to email (در پنجرۀ تازه باز میشود). مرا از د...
takhtesiyah.wordpress.com
تخته سیاه | شعرهای امین شاهنده – رازها و روزها | صفحهٔ 2
https://takhtesiyah.wordpress.com/page/2
شعرهای امین شاهنده – رازها و روزها. نقد شعر – 1. ژوئیه 16, 2011 – 20:59. نوشته شده در نقد شعر. پیش از نقد شعر. پیش از نقد شعر نسبت به نکات زیر دقت کافی بعمل آورید:. پیش از شروع نقد اطمینان حاصل کنید که توانایی احترام به احساس شاعر را دارید. همیشه به یاد داشته باشید که باید مراقب احساس شاعر باشید. احساس شاعر قابل نقد نیست. نقد شما باید برای شاعر آموزنده و الهام بخش باشد. وقتی که نقدی را بر روی شعری انجام می دهید همواره سعی کنید نگاهی مثبت و سازنده داشته باشید. این یک واقعیت است! هنگامی که یک شعر را بررسی ...
takhtesiyah.wordpress.com
حفره فقرات | تخته سیاه
https://takhtesiyah.wordpress.com/2015/01/23/بین-کتفهایم
شعرهای امین شاهنده – رازها و روزها. ژانویه 23, 2015 – 01:29. نوشته شده در شعر من. از آن به تماشا نشسته است جهانم را و. هرآنچه شب و روز. امین شاهنده – سوم بهمن نود و سه. کلیک کنید تا روی گوگل به اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). به اشتراک گذاشتن در فیسبوک (در پنجرۀ تازه باز میشود). برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). Click to email (در پنجرۀ تازه باز میشود). برای چاپ کردن کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). Posted ژانویه 23, 2015 at 02:36. خیلی هم عالی🙂 خیلی.
takhtesiyah.wordpress.com
جفت غمانگيز | تخته سیاه
https://takhtesiyah.wordpress.com/2014/02/12/جفت-غمانگيز
شعرهای امین شاهنده – رازها و روزها. فوریه 12, 2014 – 07:17. نوشته شده در شعر. روزى دلت برايم تنگ مىشود. روزى كه هر دو رفتهايم بر باد. روزى كه ديگر براى زندگى دير است. و تنها فرصتى كوتاه باقى مانده از عمر. اندازه يك شب خواب ديدن…. و در آن لحظههاى آخر،. خواب مىبينم درناى سفيدى شدهام. كه جفتى غمانگيزتر از تو يافته است. او مىميرد در تالاب ك لاله. و من بال بال زنان. حوالى اسفند كه شد. رهايش مىكنم در زمستانهاى ايران. تا بروم آن سوى آبها. از براى نور و بهار. مىماند در آن زمستان برفزده. تا شايد بيدارم شود. شما د...
znevis.blogspot.com
پارادوکس: وای از این نمک گندیده
http://znevis.blogspot.com/2010/05/blog-post_22.html
می خواهم دغدغه هایی را که نمی توانم به تصویر بکشم، اینجا بنویسم. Saturday, May 22, 2010. وای از این نمک گندیده. هفته پیش مرخصی گرفتم تا برای چندمین بار به دندانپزشکی بروم. پایین تر از پل سیدخندان راننده های خطی رسالت، با یک متلک رکیک بدرقه ام کردند. چون سه نفر بودند و متوجه نشدم گوینده کدام یکی بود، نمی دانستم کیفم را باید توی صورت چه کسی بکوبم؟! شکر خدا کانکس نیروی انتظامی همان نزدیکی بود. May 23, 2010 at 12:10 AM. به متلک شنیدن عادت کرده ایم زهره. یا نشنیده می گیریم و می گذریم. کاش بشینیم فکر کنیم که چ...
znevis.blogspot.com
پارادوکس: November 2009
http://znevis.blogspot.com/2009_11_01_archive.html
می خواهم دغدغه هایی را که نمی توانم به تصویر بکشم، اینجا بنویسم. Saturday, November 14, 2009. از یابنده تقاضا می شود. نمی دانم چطور بنویسم و چه بنویسم که بیشترین تاثیر و بهترین نتیجه را داشته باشد. شما خواننده گرامی اگر می توانی بهتر بنویسی این کار را برایم انجام بده. نمی دانم اسم خودم را گیج و سربه هوا بگذارم یا آدمی با ذهن مغشوش یا نمی دانم چه . فقط می دانم همیشه چیزهایی گم کرده و خودم را سرزنش کرده ام و تصمیم گرفته ام حواسم را جمع کنم که هیچ وقت تصمیم کبری نشد و آخر کار دستم داد. نپرسید کجا؟ چون...
znevis.blogspot.com
پارادوکس: August 2009
http://znevis.blogspot.com/2009_08_01_archive.html
می خواهم دغدغه هایی را که نمی توانم به تصویر بکشم، اینجا بنویسم. Sunday, August 30, 2009. روزهایی که تمام نشد. تا هوا تاریک شود از این خیابان به آن خیابان و از این شلوغی به آن شلوغی. شب در محله ای نسبتا نا آشنا بودم. محله خیلی هم غریب نبود ولی کوچه را نمی شناختم. ساعت بین نه تا ده شب. چشم که باز کردم از شدت تپش قلب به نفس نفس افتاده بودم. دندانهایم چنان قفل شده بود که نمی توانستم راحت نفس بکشم. تا بفهمم همه چیز خواب بوده و در خانه هستم، قبل از اینکه فرق خواب وبیداری را بفهمم آهنگ کلیپ اعترا...این روزها ا...