DASTANAKHAYEMAN.BLOGFA.COM
داستانک های منداستانک های من - دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق!-ا
http://dastanakhayeman.blogfa.com/
داستانک های من - دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق!-ا
http://dastanakhayeman.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.1 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.07 sec
SCORE
6.2
داستانک های من | dastanakhayeman.blogfa.com Reviews
https://dastanakhayeman.blogfa.com
داستانک های من - دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق!-ا
dastanakhayeman.blogfa.com
داستانک های من
http://www.dastanakhayeman.blogfa.com/8906.aspx
دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق! من و تو و او. من و تو و او. پشت میکنیم به همه چی. برای لحظه ای سکوت میکنیم و خیره میشویم به این شهر بزرگ و دوست داشتنی. زل میزنیم به تهران نازنینمان. به همۀ درد هایش رنگ هایش نور هایش. و لبخند مردمانش. گم میشویم در خودمان. توضیج عکس "در باره ی وبلاگ". یک روز خاص و دوست داشتنی در وطن یک جای خوب آن بالا با لا ها که میشد در تاریکی زل بزنی به آن همه روشنی و درد که موج میزد در شهر بزرگ و دوست داشتنیم .یک سوغات دوست داشتنی از تهران زیبایم. گم میکنم روزهایم را.
داستانک های من
http://www.dastanakhayeman.blogfa.com/9008.aspx
دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق! عزیز ترین مادر دنیا،مبارک باشی. و هر آبان مادر نازنین من یک سال بزرگتر میشود و . این جاهم همینطور. و چهار سال گذشت و من هر سال پر مشغله تر و کم رنگ تر شدم و کاش که اینطور نبود. پینوشت: این متن و بعد از چند ماه گذاشتم ولی باید میذاشتم، یه جورایی رسم این وبلاگ تو هر آبانی که میاد. و اینکه میخوام پررنگ تر باشم و بیشتر با مداد نارنجیم بیام اینجا. اين روز دوباره اومد. خوشحالم با تمام وجودم. خوشبختى رو با تمام اجزاى وجودم حس ميكنم. امروز توى مهربون اومدى تو اين دنيا.
داستانک های من - عزیز ترین مادر دنیا،مبارک باشی
http://www.dastanakhayeman.blogfa.com/post-128.aspx
دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق! عزیز ترین مادر دنیا،مبارک باشی. و هر آبان مادر نازنین من یک سال بزرگتر میشود و . این جاهم همینطور. و چهار سال گذشت و من هر سال پر مشغله تر و کم رنگ تر شدم و کاش که اینطور نبود. پینوشت: این متن و بعد از چند ماه گذاشتم ولی باید میذاشتم، یه جورایی رسم این وبلاگ تو هر آبانی که میاد. و اینکه میخوام پررنگ تر باشم و بیشتر با مداد نارنجیم بیام اینجا. اين روز دوباره اومد. خوشحالم با تمام وجودم. خوشبختى رو با تمام اجزاى وجودم حس ميكنم. امروز توى مهربون اومدى تو اين دنيا.
داستانک های من
http://www.dastanakhayeman.blogfa.com/8907.aspx
دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق! یک شمع کوچک دارم و دنیایی سیاه برای آتش زدن. امیدی هست برای آتش گرفتنش؟ برای خوب و دوست داشتنی شدنش؟ نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم مهر 1389ساعت8:5 قبل از ظهرتوسط نرگس. هر گلبرگی خاطره ای است. گل برگ های نازک گلم. و در هم میرود بندهای نازک دلم. میریزند برگ های صورتی اش. دلم میپیچد در هم. زیر پاهایم می افتد. هر گلبرگی خاطره ای است. یک خنده, یک لبخند , یک قطره اشک. و پرپر میشود گلبرگ های نازک دلم. نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم مهر 1389ساعت7:58 قبل از ظهرتوسط نرگس.
داستانک های من - امید ی رنگی
http://www.dastanakhayeman.blogfa.com/post-112.aspx
دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق! یک شمع کوچک دارم و دنیایی سیاه برای آتش زدن. امیدی هست برای آتش گرفتنش؟ برای خوب و دوست داشتنی شدنش؟ نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم مهر ۱۳۸۹ساعت۸:۵ قبل از ظهرتوسط نرگس. زندگی چیزی نیست ,که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.( سهراب سپهری). شاید اسم نوشته هام و نشه گذاشت داستانک,ولی این نوشته ها برای من مثل داستانک های زندگیم میمونن. شاید بهتر باشه بگم خط خطی های دخترکی نارنجی پوش! دایره ی بازی(نوشته هایی از افشین هاشمی). دخت ایران زمین(شعرهای ارغوان جهانگیری).
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دخت ِ ایران زمین
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/8806.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. در قفس آهنی که از سقف ایوان خانه ات آویزان است. کلید آن قفس را به زندانبانی سپرده ای. که نامش شب است. می دانم هر گاه ستاره ها در دامانش قیام می کنند. درب قفس را می گشاید. نور از شرق طلوع می کند. نوشته شده در شنبه هفتم شهریور 1388ساعت 10:45 توسط ارغوان. بايد كه خاك من از خون من بنا گردد بناي آزادي بي مرگ و خون كي ميسر شد؟ پيكار مي كنم مي ميرم اين است عشق من مي داني من ايراني ام. وبلاگ گروهی ادبی دوچرخه. صدای خیس باران (آقای واعظی).
دخت ِ ایران زمین -
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/post-46.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. صدای دود آلود گنجشک های شهر. خوابم را می پراند. و باز هم آفتاب. از پشت کوه ها. دست های خواب آلودش را بلند می کند. و خمیازه می کشد. به یادم می اندازد. زیر لحاف سورمه ای ام. و به دیوار آبی آسمانی اتاق چشم می دوزم. نوشته شده در شنبه هفدهم مرداد ۱۳۸۸ساعت 17:18 توسط ارغوان. بايد كه خاك من از خون من بنا گردد بناي آزادي بي مرگ و خون كي ميسر شد؟ پيكار مي كنم مي ميرم اين است عشق من مي داني من ايراني ام. وبلاگ گروهی ادبی دوچرخه.
دخت ِ ایران زمین
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/8912.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. برف دانه دانه می بارد. مدفون می کند قلب کوچک سرخم را. و صدای طپش های پر اضطرابش برای همیشه دور می شود. برف دانه دانه می بارد. تنها یک آدم برفی می سازی. روی زمین برای من یک شال گردن می ماند و بس. برف دانه دانه می بارد. و جای پاهایت محو می شود. من ماندم با شالی در دست. آدم برفی می شم. نوشته شده در چهارشنبه چهارم اسفند 1389ساعت 16:22 توسط ارغوان. بايد كه خاك من از خون من بنا گردد بناي آزادي بي مرگ و خون كي ميسر شد؟ وبلاگ گروهی ادبی دوچرخه.
دخت ِ ایران زمین - دروغ های کودکانه
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/post-50.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. ستاره های پنج پر. با لبخند بی پایان. و درخت های سیب. همه سوزه های تکراری. برای نقاشی های کودکانه ام. از همان کودکی دروغ گو بودیم. نه خورشید می خندد. و نه گل ها هم اندازه ی ما. و نه هیچ ستاره ای در آسمان. نقطه ای بیشتر است. و خا نه هایی که از درخت ها بزرگترند. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۸۹ساعت 20:12 توسط ارغوان. بايد كه خاك من از خون من بنا گردد بناي آزادي بي مرگ و خون كي ميسر شد؟ وبلاگ گروهی ادبی دوچرخه.
دخت ِ ایران زمین
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/9004.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. به دنبال حرفی می گشتم. رها شدن از نگاهت. تمام گفتنی ها را. به حبس ابد محکوم. و مرا به اسارت. نوشته شده در جمعه بیست و چهارم تیر 1390ساعت 15:4 توسط ارغوان. بايد كه خاك من از خون من بنا گردد بناي آزادي بي مرگ و خون كي ميسر شد؟ پيكار مي كنم مي ميرم اين است عشق من مي داني من ايراني ام. وبلاگ گروهی ادبی دوچرخه. یادداشت های زیر زمینی(آرمان صالحی). صدای خیس باران (آقای واعظی). ایران وطن من تو را می سازم. دورتموندسلطان قدیمی فوتبال اروپا.
دخت ِ ایران زمین -
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/post-44.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. سلام به همه ی دوستای گل خودم. از آ خر تیر بازم من میام فعلآ از این وبلاگ دیدن کنید. Http:/ barannameh.blogfa.com/. نوشته شده در جمعه بیست و یکم فروردین ۱۳۸۸ساعت 14:10 توسط ارغوان. بايد كه خاك من از خون من بنا گردد بناي آزادي بي مرگ و خون كي ميسر شد؟ پيكار مي كنم مي ميرم اين است عشق من مي داني من ايراني ام. وبلاگ گروهی ادبی دوچرخه. یادداشت های زیر زمینی(آرمان صالحی). صدای خیس باران (آقای واعظی). ایران وطن من تو را می سازم.
دخت ِ ایران زمین
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/8909.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. سروده شده در تابستان ۸۹. اگه کورم نمیبینم اگه چشمام پر از خواب. اگه تشنم اگه لبهام همش در حسرت آب. منم بینای نابینا منم از عشق تو کورم. منم اونی که بی عشقت بدون ذره ای نورم. منم غرق در دریا که ساحل رو نمیبینم. همیشه صبح رو تا شب کنار جاده میشینم. منم درحسرت خوابت منم درحسرت رویا. منم اونی که قهر باش همه ی خوبی دنیا. بیا برگرد بیا خوبم بیا تا چشم من واشه. بیا تا باز هم عشقت میون قلب من جا شه. بازم گم کرده ام راه بازم حیرون وسرگشتم.
دخت ِ ایران زمین - بینای نابینا
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/post-51.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. سروده شده در تابستان ۸۹. اگه کورم نمیبینم اگه چشمام پر از خواب. اگه تشنم اگه لبهام همش در حسرت آب. منم بینای نابینا منم از عشق تو کورم. منم اونی که بی عشقت بدون ذره ای نورم. منم غرق در دریا که ساحل رو نمیبینم. همیشه صبح رو تا شب کنار جاده میشینم. منم درحسرت خوابت منم درحسرت رویا. منم اونی که قهر باش همه ی خوبی دنیا. بیا برگرد بیا خوبم بیا تا چشم من واشه. بیا تا باز هم عشقت میون قلب من جا شه. بازم گم کرده ام راه بازم حیرون وسرگشتم.
دخت ِ ایران زمین
http://www.dokhteiranzamin.blogfa.com/8805.aspx
میخوام تا دلم می خواداز ایران بنویسم تا دلتون می خواد شعرامو نقد کنید. صدای دود آلود گنجشک های شهر. خوابم را می پراند. و باز هم آفتاب. از پشت کوه ها. دست های خواب آلودش را بلند می کند. و خمیازه می کشد. به یادم می اندازد. زیر لحاف سورمه ای ام. و به دیوار آبی آسمانی اتاق چشم می دوزم. نوشته شده در شنبه هفدهم مرداد 1388ساعت 17:18 توسط ارغوان. بايد كه خاك من از خون من بنا گردد بناي آزادي بي مرگ و خون كي ميسر شد؟ پيكار مي كنم مي ميرم اين است عشق من مي داني من ايراني ام. وبلاگ گروهی ادبی دوچرخه.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
✍♂❤داستانك❤♀✍
Rss xml" title=" داستانك " href="/rss". در پارک نشسته است ،. تنها بر نیمکت و. دیگه گل نمی فروشم! داستانك تصويري من او. وقتي بدون هم بوديم. پشت هزار تومنی یه دختر نوشته بود:. همین پولی که دست توست پدر معتادم بخاطر آن مرا یک شب به صاحبخونمون سپرد. خدایا چقدر میگیری که بگذاری شب اول قبر. قبل از اینکه تو ازم سوال بپرسی. گناه من چی بود؟ یک کم از طلای خود حراج می کنی؟ با من ازدواج می کنی؟ تو چقدر ساده ای. تو مچاله می شوى. می شوی و تکه ای زباله. پس برو بی خیال باش. دستمال کاغذی دلش شکست. و نازکش دوید خون. نفس ه...
داستانکستان
شاهینی که پرواز نمی کرد. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم مرداد 1393ساعت 19:27 توسط fatemeh. برای کرد کودکان نازنین پیرانشهری. نمی دانم برگ ریزان و برف ریزان های آذربایجان را تجربه کرده اید یا نه. ساعت 7 صبح، چهره خواب آلود کودکانه، سختی ترک لحاف های پشمی گرم، صبحانه نیم و نصفه خورده یا نخورده و کوله ای از مشق های نوشته شده یا نشده و بعد ترک خانه. گام به گام، هوای سرد، خاطره گرمی خانه را می ربود. سنگ فراش ها را می شمردم. و در رویای زمانی که بزرگ خواهم شد می غلتیدم تا یخ زدگی گونه هایم فراموش شود. جهانگردی...
طنز نوشته های اجتماعی
طنز نوشته های اجتماعی. مطالبی که دارای رمز می باشند، بعد از چاپ در جراید قابل رویت هستند. یکشنبه 5 دیماه سال 1395 @ 10:54 ق.ظ. این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. جمعه 5 آذرماه سال 1395 @ 08:21 ق.ظ. مسئولان که هر یک گنج ملکند! این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید. جمعه 28 آبانماه سال 1395 @ 08:42 ق.ظ. این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده است. برای مشاهده آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.
روایت
خانه ی تسخیر شده. نویسنده : افسانه طباطبایی مدنی. ساعت ٧:٢٩ ق.ظ روز ۱۳٩۳/٤/٧. نویسنده : افسانه طباطبایی مدنی. ساعت ۱٢:٤۸ ق.ظ روز ۱۳٩٢/۱۱/۱٦. نویسنده : افسانه طباطبایی مدنی. ساعت ۱٢:۱٦ ق.ظ روز ۱۳٩٠/۳/۳٠. نویسنده : افسانه طباطبایی مدنی. ساعت ۱٢:٢٠ ق.ظ روز ۱۳٩٠/۳/٢٢. نویسنده : افسانه طباطبایی مدنی. ساعت ۱٠:٥٦ ق.ظ روز ۱۳٩٠/۳/۱۱. بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن. نویسنده : افسانه طباطبایی مدنی. ساعت ٥:٢٢ ب.ظ روز ۱۳٩٠/٢/۱۱. پول سراغ تو نمی آد. می ره سراغ کسای دیگه. نه که بخوای اسراف کنی. اون باز خودش یه مطلب...
داستانک های من
دل نوشته های یه دختر19ساله-17 ساله سابق! عزیز ترین مادر دنیا،مبارک باشی. و هر آبان مادر نازنین من یک سال بزرگتر میشود و . این جاهم همینطور. و چهار سال گذشت و من هر سال پر مشغله تر و کم رنگ تر شدم و کاش که اینطور نبود. پینوشت: این متن و بعد از چند ماه گذاشتم ولی باید میذاشتم، یه جورایی رسم این وبلاگ تو هر آبانی که میاد. و اینکه میخوام پررنگ تر باشم و بیشتر با مداد نارنجیم بیام اینجا. اين روز دوباره اومد. خوشحالم با تمام وجودم. خوشبختى رو با تمام اجزاى وجودم حس ميكنم. امروز توى مهربون اومدى تو اين دنيا.
داستان
اهل خرد ، پیشت. یش اند . ارد بزرگ. پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۹۲ negin. د، اگر سالم نیستی، هس. ند، اگر زیبا نیستی. رد درست با زشتی. وجود دارد، اگر جوان نیستی،. شوند، اگر تحصیلات عا. د، اگر قدرت سیاسی و مقام ندا. اگر عزت نفس ندا. پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۹۲ negin. در همين دنيا يك خانواده تهی دستی زندگی مي كرد، كه كسی زياد به اين خانواده اهميت نمیداد اين خانواده از اعضای پدر به نام رضا،مادر:رعنا،پسر:سينا و آخرين و كوچكترين عضو خانواده كه دختر خانواده است به نام ستايش تشكيل شده است. چهارشنبه نهم اسفند ۱۳۹۱ negin.
داستانک: داستان های کوتاه و آموزنده
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1394. خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟ میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در چاهیم یا چاله.خواستم بپرسم: اگر باشد در میان ما کسی که بداند و عزم بالا رفتن کند. نپرسیده گفت: گر کسی از ما، فیلش یاد هندوستان کند خود بهتر از هر نگهبانی پایش کشیم و به ته چاله باز گردانیم. دو ماه...
داستانک !!!!!!!!
مخاطب آب و دانه ای است برای پرنده ای اسیر به نام نویسنده چور. داستانک : در باره عمه عطار! تحقیق بنوسید و جایزه بگیرید . مدیر مدرسه میگفت :پس از اینکه مادر یکی از دانش آموزان وارد دفتر مدرسه شد و با اعتراض بیان کرد که چرا موضوعاتی را برای تحقیق به بچه ها ارایه میدهید که هیچ منبعی جهت تحقیق و مطالعه برای آن وجود نداره؟ با تعجب از ایشان پرسیدم : کدام تحقیق؟ مادر دانش آموز جواب داد : تحقیق در مورد "عمه عطار"! فرزندم میگه سر صف اعلام کرده اید که در باره عمه عطار! تحقیق بنوسید و جایزه بگیرید . من خیره به قوطي ...
داستانک نویس
تاریخ : شنبه 30 بهمن 1395 01:45 ب.ظ نویسنده : fatemeh peykari. گاهی اگر به زندگی خود فکر کنی. از رنج وسختی واسته میکندهمیشه سعی کن خدا را عبادت کنی ،صدایش کن وصدایش کن بگو خداوندا ازنو سپاس گذارم وبیاد بیاور زمانی راکه مثل یک درخت فقط یک نهال کوچک بودی. می دانی که ما انسان ها خیلی اشتباه وگناه می کنیم. پس صدایش کن تا جوابت دهد. وقتی کسی ما را اندوهگین یا خوشحال می سازد به چه ویژگی درخت ربط دارد جواب آن را بگویید؟ تاریخ : پنجشنبه 21 بهمن 1395 11:42 ق.ظ نویسنده : fatemeh peykari. من لاله دختر شهیدی هستم:.
.:: داستان های خوندنی ::.
1575;بزار رایگان وبلاگ. داستان های خوندنی : . آمار لحظه به لحظه جهان. شب هایم بارانی است . 1575;بزار وبمستر. کد نمایش افراد آنلاین. دریافت کد موزیک آنلاین. کد جملات دکتر شریعتی. خوش ب حالت سهراب. خوش به حالت.سهراب. چه لطیف است و.چه ترد. که به آهستگی و آرامی. صد ترک خواهد خورد. حالبشنو تو ز من. شعر تنهائی سر سخت مرا. به سراغ من اگر.می آئید. هر طریقی که توانید.بیائید.و نترسید. که تنهائی من.جنسش از.پولادست. و محال است به این آسانی. بشکندیا که.ترک بردارد. بس زمخت است و.قطور. که به این سادگی و آسانی. پسر را س...